کاش میشد عشق را در گرمی صحرا سرود
در پس زیبایی چشم کبوترها سرود
در نگاه پر ز اشک غنچه ی آلاله ها
در میان موج خسته در دل دریا سرود
کاش میشد زندگی را لحظه ای خوشنود دید
عشق را در لابه لای این قشنگی ها سرود
کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سَر"نوشت
کاش میشد فی البداهه هر چه را از بر نوشت
عشق یعنی یکزمان بارانی و طوفان شدن
در کنار قاصدک رقصیدن و پرپرشدن